از خدای تبارک و تعالی به حرمت حضرت صدیقه طاهره درخواست می کنیم، عاجزانه درخواست می کنیم که سال آینده را برای همه ما، همه مردم شهر ما، همه مردم کشور ما، همه مردم هم مذهب ما، همه مردم هم دین ما، سالی پر از مبارکی و خیر و عافیت قرار بدهد.

اگر کسی واجد اوصاف کمالی خداوند باشد، فی الجمله دارای خلافت او خواهد بود...

این سفره برای همه پهن است. همت نیست. یک روایت هایی داریم که احتمالا هم مکرر است. می فرمایند خدای متعال همت بلند را دوست می دارد...

من از مردم می ترسم. من از بی پولی می ترسم. من از بیکاری می ترسم. حوادث که اتفاق می افتد من می ترسم. این ترس یک عیب است. من چکار کنم که این عیبم را برطرف کنم؟ استاد ما می فرمودند که اکثر عبادات ابی ذر این بود که برای اصلاح خودش می کوشید...

آن دوستمان خدمت حاج آقای حق شناس رسیده بود و فرموده بود که سرت را روی خاک بگذار. روی فرش و مهر نگذار. یک خاک پاکیزه گیر بیاور و سرت و این پهلوی صورتت را روی خاک بگذار. او گفت که من این کار را کردم، فرق کرد. حالم عوض شد...

فقط دو دسته آدم هستند که زندگی شان برایشان مفید است. بقیه چطور؟ آن بقیه دارند ضرر می کنند. یعنی هرلحظه از عمرش را دارد ضرر می کند. حالا خودش نمی داند. اما دارد ضرر می کند...

پوگروم واژه ای روسی است و به معنای حمله گروهی از مردم به گروه دیگر به همراه تخریب و قتل و تجاوز آمده...

شما خودت باید دلت برای خودت بسوزد. هیچ کسی دلش برای تو نمی سوزد. هیچ کسی نمی تواند آن طور که بایست برای تو دلسوزی کند. آن دلسوزی که عرض می کنیم، دلسوزی دینی است...

ترسیدن از غیر خدا چیست؟ شرک است. فقط شما اجازه داری از خدا بترسی. بایستی از خدا بترسی. نبایستی از هیچ کس دیگری بترسی...

من یک شب جمعه ای در مسجد سهله بودم.ما آنجا داشتیم سوره صاد را می خواندیم. یک حوریه آمد. به نظرم گفت خدا من را برای تو خلق کرده است. استاد ما گفته بود اصلا این چیزها را نگاه نکنید...

بیشتر آن چیزهایی که ما خودمان را به آنها می فروشیم، خیال است. یک ذره اش واقعیت است و بیشترش خیال است. زمام خیال ما در دست شیطان است...

ساختمان کل جهان بر این است که شما در اینجا بیایی و موقتا اینجا کار کنی و بعد نتیجه این کار موقت را در یک جهان ابدی ببینی. ما اینگونه نیستیم. ما آمده ایم اینجا قشنگ راحت و خوش باشیم ...

این مجلس ما هیچ چیز نیست. فقط یک مجلس یادآوری است. یک مجلس یادآوری. انسان یادش بیفتد که یک قیامتی هست و یک خدا و پیغمبری هست و یک خوبی و بدی هست. همین...

خیلی کوشیده ایم اما مدام شکست خورده ایم و شکست خورده ایم و شکست خورده ایم. این عیب ندارد. برای انسان طبیعی است. خدای متعال می خواهد که شما پی بگیری و صدق خودت را نشان بدهی که واقعا می خواهی؟ یا بازی است؟

آدم به مقدار غفلتش هلاک می شود. هلاک می شود یعنی چه؟ سود خودش را از دست می دهد. ضرر می کند. آدم یک مقداری که غفلت می کند اینگونه می شود. هرگناهی که من بکنم، یک غفلت است دیگر. من دارم در هر گناهی یک ضرر می کنم. یک ضرر...

حضرت صادق علیه السلام مشغول نماز بودند و به مالک یوم الدین رسیدند. گفتند مالک یوم الدین. مالک یوم الدین. مالک یوم الدین. انقدر گفتند تا مدهوش شدند..

وقتی امیرالمومنین بر جای ایشان نشست دیدند یک کسی مثل خود پیامبر که تمام خصایصش مانند خود پیامبر است به جای ایشان آمد...

اگر بحث عملی است شما باید عمل بکنی تا نیازی به سخنی درمورد عمل داشته باشی. حرف های اخلاقی، حرف هایی است که باید عمل کرد. اگر عمل کردی، هفته بعد هم احساس می کنی که احتیاج داری. اگر باز عمل کردی، باز احساس نیاز می کنی...

انسان به اراده با سایر موجودات فرق می کند. خب اگر این اراده را در خواست خدا فانی کند، به همه جای ممکن می رسد. همه دین هم تعلیم همین است که شما اراده ات را پای اراده خدا بگذاری...

مغلوبیت آدم در برابر حمله شیطان برای تکرار گناه فقط در وقتی است که خیال آدم راحت است. در خیال راحت آدم مغلوب می شود...