اگر اخلاق آدم درست شود، یادتان باشد عرض کردیم اعتقاداتش هم درست می شود. درست می شود. همه سیر و سلوک همین است. خدمت بزرگان این فن هم که می رفتی، اول می گویند که سعی کن گناه را ترک کنی. سعی کن گناه را ترک کنی.
اگر شما دورکعت نماز بخوانید و نمازت نماز باشد، بعد از این نماز دعایت مستجاب است. لازم نیست بروی چهله زیارت عاشورا بخوانی. دو رکعت نماز خوب بخوان. بعد از نماز دعایت مستجاب است.
اگر من با حسین روبه رو می شدم، اینجور رفتار نمی کردم. که بکشم و زن و بچه اش را اسیر کنم. من این کار را نمی کردم. این را عبید الله کرد. خدا لعنتش کند.
می فرمایند انسان در آن لحظه ای که دارد گناه می کند، در آن لحظه بی ایمان است. من اگر در بیست و چهار ساعت ده دقیقه مشغول یک گناهی هستم، ده دقیقه بی ایمان هستم. اگر در این لحظه از دنیا بروم، بی ایمان از دنیا رفتم.
آی عبدالملک زیارت حضرت حسین علیه السلام را رها نکنی. وَ مُر أصحابَکَ بِذلِک. به رفقایت هم بگو که این کار را بکنند. به رفقایت هم بگو که زیارت را ترک نکنند. خودت ترک نکن و به رفقایت هم بگو ترک نکنند. یَمُدُّ الله فِی عُمرِک. اولین کاری که خدا با شما می کند عمرت را دراز می کند.
اگر شما مهلت داری، گذشته را جبران کنی. یک کسی را اذیت کردی. رضایتش را به دست بیاوری. مال کسی را کم و زیاد کردی. رضایتش را به دست بیاوری. مالش را به او بپردازی. بدهکای، بدهی ات را بپردازی. خدایی نکرده از کسی غیبت کردی. از او رضایت بطلبی. حلالیت بطلبی. یک چنین چیزی. این خوشبخت است.
. حالا می فرماید که لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ. انسان را در بهترین ساختمان خلق کرده ایم. برای چه؟ وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ [56ذاریات]. من انس و جن را خلق نکردم مگر اینکه مرا بندگی کنند.
یک کسی می خواهد بیاید در رکاب امام حسین شهید شود. بالاترین مقامات عالیه معنوی. شهید راه خدا در رکاب امام. نه. اگر بدهکاری، نه. حالا اگر یادتان باشد عرض کردیم بدهکاری، تنها بدهکاری مالی نیست. یک دوستی داشتیم که از دنیا رفت. خدا رحمتش کند. این یک کسی را می شناخت. از دوستان ... گفت این پشت سر من خیلی حرف زده بود. به جبهه می رفت و می آمد. بار آخر که می خواست برود که بعد رفت و شهید شد، آمد و حلالیت طلبید.
حضرت صادق فرمود أفضَلُ الأعمال الصَّلاهُ لِوَقتِها. نمازِ در وقت. نمازِ در وقت. نمازِ در وقت. ما باید برای این بکوشیم. یعنی شرایطش را جور کنیم. حساب کارمان را بکنیم. با حساب کارمان، با جساب درس مان، با حساب تجارت مان، با حساب اداره مان، یک جوری جور کنیم که نماز را اول وقت بخوانیم.
ما عزاداری برای امام حسین را به عنوان بزرگ ترین عبادات، دقت کنید، در شمار بزرگ ترین عبادات [می دانیم]. در فتوای مرحوم امام و مراجع دارد که عزاداری برای حضرت امام حسین علیه السلام جزء وسایل تقرب درجه اول است.
حضرت زین العابدین علیه السلام فرمود. امام فرمود ای پسر معاویه پیش از آن که تو به دنیا بیایی، پیغمبری و حکومت از آن پدر و نیاکان من بوده است. روز بدر و احد و احزاب پرچم رسول خدا در دست پدر من بود. و پدر و جد تو پرچم کافران را به دست داشتند.
در نماز وزن آدم معلوم می شود. حالا این آثاری که اینجا گفتند، نشان دهنده آن وزن هاست. اولین درجه، اولین درجه نماز این است که اگر آدم نماز بخواند، نمازش به درد خور باشد، تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ.
یعنی تمام نماز آدم را به تمام رضوان الهی می رساند. یک کسانی در بهشت به رضوان می رسند. یک کسانی در بهشت به رضوان می رسند. این رضوان به چه درجه ای ست؟ درجه رضای خدا از آنها به درجه نماز شان است.
اما کسانی که ایمان آورده اند و هرچه کرده اند درست بوده، عمل صالح یعنی عمل درست، هرچه کرده اند درست بوده. نگاه کرده اند، نگاه درست بوده. حرف زده اند، حرف درست بوده.
در ادوار امامت ائمه علیهم السلام تا زمان حضرت صادق باید کاملا مواظبت کنند. باید کاملا از شرایط زمانه مواظبت کنند. تقیه را مراعات کنند. تقیه را مراعات کنند. از دوران اولیه امامت باید تقیه را مراعات کنند.
آدم از ده تا پله بیشتر و کمتر بالا برود و خودش به این بالا رفتن توجه نکند. خیلی احساس نکند. این بالا رفتن را نفهمد. اما بالا رفتنی که ممکن است در نماز برای یک کسی پیش بیاید، فرض ندارد که آدم نفهمد.
ما برای شما در پیامبر خدا یک اسوه حسنه قرار دادیم. اسوه. اسوه یعنی کسی که از او پیروی می کند. دنبالش می رود. حرف هایش را عمل می کند. به رفتارش نگاه می کند. طبق آن رفتار، رفتار می کند.
آن کسی که پاکدامن است، تقی [یعنی] پاکدامن است. به طور جدی پاکدامن است، با هر نمازش بالا می رود. یعنی فرقش را می فهمد. بین نماز و اولش باید فرقش را بفهمد. بین امروز و فردا باید فرقش را بفهمد. اگر نمی فهمد اشکال در خودش است.
یونس یک لب شکستگی داشت. ما آن لب شکستگی اش را درست کردیم. اگرنه او معصوم بود. ولی بزرگ خدا بود. یک لب شکستگی داشت. یک جا از اجازه ما جلو زد. وقتی که بلا را بالای سر مردم شهرش دید، مطمئن شد که بلا دیگر آمد. خب باید بگوید آقا اجازه می فرمایید من بروم یا بمانم؟ این اجازه را نگرفت. بی اجازه بیرون رفت و گرفتار شد.
آدم دارد یک تجارت می کند. زندگی می کند یعنی تجارت می کند. دارد از عمرش می دهد. باید یک چیزی بگیرد. هر لحظه از عمرت را که می دهی باید یک چیزی بگیری. اگر گرفتی، آن چیز مفید و به درد بخور بود، سود کردی.