هرکاری که شما در زندگی ات می کنی، از بدو تولد این سیر جبری و حتمی انجام می شود. فقط چگونگی اش، کیفیت این سیر در اختیار شماست. می توانی این سیر را با پاکی و پاکیزگی انجام بدهی. درست انجام بدهی
دعوتی که انبیاء و اولیاء کرده اند، برای یک حیات برتری است. برتر. غیر از آن حیات است. دعوت شان برای این نیست که شما هوشت بیشتر شود و بتوانی ریاضی را بهتر عمل کنی. برای این است که یک حیات دیگری را برای شما درنظر دارند که حالا اینجا یک لفظی داریم. مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً
به مقداری که تجارت کنی. از وقتت، برای خودت مصرف کنی. از وقتت برای ... ببینید آدم یک وقت در طبقه اهل اخلاق است. یک وقت در طبقه اهل عمل است. یک وقت در طبقه اهل اعتقادات و یقین است.
چراغ دلت چقدر نور دارد؟ به همان مقدار هم سعادت داری. وسعت بهشتت به مقدار این نور است. نعمت هایی که در بهشت نصیبت می شود به مقدار این نور. خیلی مهم است. اصطلاح روایی دارد فِیهِ مَصابِیح. چراغ ها. چراغ ها
این در خاطرتان بماند. ائمه علیهم السلام آمده اند که دینی را که جدشان آورده است حفظ کنند. یک کاری کنند که این دین تا آخرالزمان بماند.
کاری که پرستارها و اطبا ایران در دوران کرونا کردند. واقعا برای راحتی خلق خدا خودکشی کردند. این کار حساب می شود. لحظه به لحظه اش آن آجرهای نورانی، معطر، پاک و پاکیزه شخصیت می شود.
همه اش وابسته به اوست. همه چیزش وابسته است. همه چیزش وابسته است. این همه چیزش وابسته است، بیشتر از خودش باید آن طرف وابستگی را دوست داشته باشد. ادیان آمده اند این را تعلیم بدهند که تو خدای خودت را از خودت بیشتر دوست داشته باش
یک حادثه بزرگی در پیش داریم که خدا آن روز و آن ساعت و آن لحظات را بر همه ما رحم کند. رحم کند. رحم کند. می فرمایند یک روزی ست که آن روز نامش الْقَارِعَةُ است. کوبنده است. یعنی چه؟ الْقَارِعَةُ* مَا الْقَارِعَةُ. بعد به پیامبر می فرمایند که وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ. تو چه می دانی که آن روز قارعه یعنی چه؟
عرض کردیم که حضرت حسین علیه الصلاه و السلام فرمودند خروج من علیه دستگاه دولت اموی خروجی است برای امر به معروف و نهی از منکر. عرض کردیم که اولین منکر چه بود. اولین منکر یک بدعت بزرگ بود که تا آن روز اتفاق نیفتاده بود.
فرمایش امیرالمونین در نهج البلاغه است که الصَّلاه قُربانِ کُلِّ تَقِی. نماز وسیله تقرب است. یعنی همه کسانی که به قرب خدا رسیده اند، از راه نماز رسیده اند.
مرحوم جد ما به این دالان آمده و بساط نمازش را پهن کرده که مزاحم اهل خانه نباشد. آنها خواب هستند. با گریه من از خواب بیدار نشوند و اذیت نشوند.
اگر توانست تمام این عمر را از خیرات پر کند، از خدمت، از هدایت، از نماز، خب سود کرده. اگر این عمر را داده و چیز به درد بخوری نگرفته، [یعنی] همان چیزهایی که عرض کردم، خدمت، عبادت، کمک به مردم. تحصیل علم، چیزی در برابر این عمری که از او گذشته به دست نیاورده.
در بعضی از روایات دارد در هر نماز. هر نماز که بلال اذان می گفت و دنبال پیغمبر می آمد، ایشان در خانه امیرالمومنین می آمد و اهل این خانه را صدا می کرد که برای نماز بیایند. با عنوان السلام علیکم یا اهل البیت و بعد هم آیه تطهیر را برای آنها می خواند.
خدای متعال ما را در این عالم خلق کرده و برای ما عمری معین فرموده.و این عمر را یک سیر دانسته است.تمام مدتی که شما عمر می کنی، در حال سیر هستی. چه بدانی، چه ندانی. چه توجه داشته باشی، چه توجه نداشته باشی. چه به این سیر ایمان داشته باشی، چه نداشته باشی. در هر صورت انسان در طول عمرش در یک سیر است.
اگر شما اراده بینهایت بکنید، پای اراده بینهایت شدنت بایستی، بینهایت می شوی.
عمر شما، سرمایه شماست. هر لحظه عمر خودت را داری مصرف می کنی. مصرف می کنی. هر لحظه عمر خودت را داری مصرف می کنی. اگر سود بردی، خب سود بردی. اگر مصرف نکردی و سود نبردی، چه می شود؟ ضرر می شود.
حق تقوا این است که اصلا هیچ، هیچ کاری، هیچ چیزی جز طاعت نداشته باشید. هرکاری می کنید، اطاعت باشد. این می شود حق تقوا.
قیامت یک روزی است که تو مومنین و مومنات را مشاهده خواهی کرد. مومنین و مومنات را. چون ایمان آن ریشه نور است.
آدم گرفتار گناهش می شود. مگر اینکه جبرانش کند. مگر اینکه جبرانش کند. اگر جبران کنی، خب هیچ مشکلی نداری.
پاکی های عملی، پاکی های موهبتی مثل پاکی ماه رمضان و ماه محرم با هم جمع می شود و به پاکی نفس و جان آدم تبدیل می شود.