متن سخنان
  • شب بیست و سوم ماه رمضان ۱۴۴1، 99/2/27

    در شب بیست و سوم مهر و امضای نهایی می شود. الان شب بیست و سوم است. مهر و امضای نهایی تمام سرنوشت [سال] ما در این شب باید انجام شود.
  • شب هفتم فاطمیه دوم 1441 - 98/11/12

    من یک سیمایی را می بینم. إنَّ اللهَ جَمِیلٌ. همه جمال هایی که در عالم هست یک پرتو کوچکی از جمال اوست. یک پرتو کوچک. زیباترین زیبایان عالم یک پرتو کوچکی از جمال اوست. حالا عوالم بالا، نمی دانم بهشت آنها چیست.
  • شب ششم فاطمیه دوم 1441 - 98/11/11

    او را به مقام خُلَّت رسانید. اصطلاح مقام خُلَّت است. قبل از اینکه به مقام امامت برساند، او را به مقام خلّت رسانید. او را به مقام امامت انتخاب کند. مقام امامت آخرین مقام حضرت ابراهیم بود.
  • جلسه چهارشنبه 99/10/10

    آدم باید مواظب خودش باشد. شما اگر مواظب غذایت نباشی، عیب می کنی. اگر مواظب معاشرتت نباشی، عیب می کنی. این عیب تا کجا می شود. تا صد و هشتاد درجه هم می تواند باشد.
  • جلسه چهارشنبه 99/9/26

    ما یک آرزوهایی داریم. آرزوهای دنیوی را... خب می فرمایند ممکن است به بعضی شان برسیم. ممکن است بعضی به بعضی از آرزوهایشان برسند. اما یک آرزوهای معنوی و روحانی داریم. همه ماهایی که با این حرف ها آشنا هستیم، این آرزوها را داریم.
  • جلسه چهارشنبه 99/9/19

    آنجا ضیق صدر را احساس می کند. توی سینه اش فشار می آید. اینجا شادمانی می آید و گسترش سینه را احساس می کند. حتی احساس می کند! نتیجه اینکه اگر اعمال بد زیاد بشود و به اخلاق بد برسد، به حسادت برسد، به بخل برسد، به کینه برسد، به تکبر برسد؛ اینها یک مجموعه چیز هایی هستند که ضیق صدر به بار می آورند.
  • جلسه چهارشنبه 99/5/1

    . حوادث سهمگین و خطرناک پیش آمده. این نمی ترسد. خودش را نمی بازد. امتحانات بزرگ پیش آمده. امتحان مالی پیش آمده. این با خونسردی از کنار یک مال بزرگ می گذرد. اعتنا نمی کند.
  • جلسه چهارشنبه 99/4/25

    حرف های خوب، فقط حرف است. حرف است. اگر اینها به واقعیت تبدیل نشود، آنجا برای این غیر واقعیت ها اصلا جا نیست. همه را آدم می گذارد و می رود.
  • جلسه چهارشنبه 99/4/11

    وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ. یک دسته در به دست آوردن خیرات سبقت می گرفتند. بعد فرمود که ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ. خیلی است ها. در قرآن اینجور فضل الکبیر کم است.
  • جلسه چهارشنبه 99/4/4

    حالا می خواهم یک آیه برای شما بخوانم که بگویم ... قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ. قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ [15 مائده]. برای شما از طرف خدا یک نور و یک کتاب آشکار آمده است. راه را نشان می دهد.
  • جلسه چهارشنبه 99/3/28

    کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح کرده اند از آن درکات، از آن اسفل سافلین نجات پیدا می کنند. به اعلا علیین. از این طرف گفته اند به اعلا علیین [می رسد.] به اعلا علیین [می رسد.] خدای متعال ما را خلق نکرده بود که در اسفل سافلین بمانیم. خودمان ماندگاری در اسفل سافلین را انتخاب می کنیم.
  • جلسه چهارشنبه 99/3/21

    چند سال باید برای حرف هایی که زده ایم معطل شویم. چند سال. سال ها. بناست پنجاه هزار سال [حساب پس بدهیم.] پنجاه هزار سال. پنجاه سالش هم نمی شود. من می توانم پنجاه سال سر یک جایی بایستم و جواب بدهم؟ که این کار را چرا کردی؟ آن کار را چرا کردی؟ جواب هم ندارم دیگر
  • جلسه چهارشنبه 99/2/31

    من درس می خوانم، برای اینکه بعد بتوانم یک مدرک بگیرم. مدرک بگیرم برای اینکه بتوانم یک کار بهتری پیدا کنم. کار بهتری پیدا کنم برای اینکه حقوق بیشتری بگیرم. این جواب درست نیست. جواب درست این است که من درس می خوانم برای اینکه بتوانم بهتر خدمت کنم. به مردم، به خلق خدا، به کشورم، به کشور اسلامی خودم خدمت کنم. این جواب درست است.
  • جلسه چهارشنبه 99/3/14

    وقتی آدم می تواند یک وضوی تمام بگیرد، یک نماز تمام بخواند که یک شخصیت، یک شخصیت تمام داشته باشد. شخصیت تمام. وضو گرفتن آب ریختن به صورت و دست و اینها هست؛ اما نیست.
  • جلسه چهارشنبه 99/2/17

    قرآن آن روز را یوم حسرت نامیده است. اگر کسی ایمان درخوری داشته باشد، و عقل سالمی داشته باشد، او در اینجا هم می تواند یوم حسرت داشته باشد. یک عقل سالمی در حداقل، یک عقل سالمی در حداقل، به گذشته اش نگاه می کند، می بیند که چه بخش های بزرگی از عمر خودش را حرام کرده است و بی ثمر گذاشته.
  • جلسه چهارشنبه 99/3/7

    اگر مبلغ هستید، آن چیزی که امروز در عالم به آن احتیاج و نیاز هست، عالم به آن نیازمند است، نیازمند مبلغ خوب. هم خوب از نظر شخصیتی و اخلاقی. هم خوب از نظر فن. فن تبلیغ. برای این دوتا بکوشید. هرچه بکوشید هم برای خودتان خوب است.
  • جلسه چهارشنبه 99/2/10

    مومن یعنی کسی که ایمانش قبول است. درجه لازم را دارد. نصاب را دارد. اگر کسی به نصاب ایمان رسیده باشد، می تواند یک چیزهایی را بفهمد که دیگران نمی توانند بفهمند.
  • شب بیست و یکم ماه رمضان ۱۴۴1، 99/2/25

    از پیامبر حدیثی نقل می کنند که خیلی ممتاز است. غَضُّوا أَبْصَارَكُمْ. قرآن دستور می دهد مردها يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ [30 نور]. چشم شان را پایین بیندازند. تیز به نامحرم نگاه نکنند. این پلک افتاده باشد.
  • جلسه چهارشنبه 99/2/3

    اگر کسی دارد شکر می کند، اگر کسی دارد شکر می کند، فَإِنَّمَا يَشْكُرُ، قطعا، بی برو برگرد، بدون تردید برای خودش شکر می کند. یعنی دارد در کیسه خودش سود می ریزد. هرچه در زندگی اش شکر بیشتری باشد، سود بیشتری اندوخته است. هرچه عمل بهتری انجام داده است، برای خودش سود بیشتری اندوخته است.
  • شب نوزدهم ماه رمضان ۱۴۴1، 99/2/23

    اولین دعا، اولین خواسته تان عافیت باشد. اولین خواسته. یعنی بزرگان گفته بودند. فرمایش بزرگان بود که عافیت اولین چیزی باشد که شما می خواهید. عافیت هم که می گویید عافیت دین و دنیا را می گوییم. نه عافیت تنهای دنیا و نه عافیت تنهای آخرت. هم عافیت دین و آخرت می خواهیم.