باز هم روایتش را عرض کرده بودم. فرمودند تا هفت ساعت. حالا هفت ساعت یعنی چه؟ تا هفت ساعت اصلا نمی نویسند. اگر درستش کردی، هیچی راحت. نامه ات پاک پاک است. هیچی تویش نیست. اگر نه، خب می نویسند.
یا رسول الله اجازه می دهی من هم به این جمع بیایم؟ فرمود نه. اینجا جای تو نیست. تو زن خوبی هستی. اما برو همان دم در بنشین. این آیه مال این پنج نفر است. آیه تطهیر مال این پنج نفر است.
خدایا مرا به جنات نعیم برسان. رزق مرا جنات نعیم قرار بده. ابراهیم که شاید بعد از حضرت پیامبر ما بزرگ ترین پیغمبر خدا باشد. ایشان می گوید من را به جنات نعیم برسان. إنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ.
می گویند که یک آقای بزرگواری منبر رفت. بعد مثلا به ایشان اشاره کردند که آقا جا خیلی تنگ است. شما بفرمایید که این آقایان بلند شوند و یک قدم بیایند جلو. ایشان گفت و همه از جایشان بلند شدند و یک قدم جلو آمدند. گفت خب همه حرفی که ما می خواستیم بزنیم گفتیم. همه انبیاء و اولیاء اینجا به این عالم آمده اند که به شما بگویند یک قدم جلو بیایید. تمام شد دیگر. من همه حرفم را زدم. شما هم عمل کردید.
اگر عمل صالح بکنی، صالح می شوی. جهتش را عوض می کنیم. اگر عمل خوب بکنی، خوب می شوی. عمل بد کنی، بد می شوی. هرچه بیشتر عمل خوب بکنی، خوب تر می شوی.
خدا آنها را عذاب نخواهد کرد، اگراستغفار کنند. اگر مردم استغفار کنند، هیچ عذابی برایشان نخواهد بود. من هزار جور گناه می کنم. هزار جور گناه کردم. هیچ دغدغه ای از آنها ندارم. این دغدغه نداشتن. اگر یادتان باشد قبلاها هم عرض کردیم. خیلی بد است.
تحقیر مومن گناه کبیره است. توهین به یک مومن، گناه کبیره است. سرزنش مومن، گناه کبیره است. تمسخر مومن گناه کبیره است. شما می گوییم یعنی من هیچ چیز نگویم؟ نه آقا هرچه می خواهی بگویی بگو. اما گناه درونش نباشد. حرف درست بزن.
خود نماز آدم را لعنت می کند. نفرین می کند. شنیده اید دیگر. می گوید مرا ضایع کردی. خدا تو را ضایع کند. خیلی اوقات گرفتاری هایی که ما داریم مال این نفرینی است که نماز کرده. من نماز درست خواندم. خب پس نماز را ضایع نکردی. اول وقت خواندم. پس نماز را ضایع نکردی.
عید غدیر شهر ما به هم ریخته بود. از در و دیوار عید می بارید. بالخصوص آن وقت. بعدها همینطور بود اما هی یواش یواش کم شد. کم شد. مثلا مردم به صورت دسته جمعی، یک نفری، جمعی، به دیدن سادات محل می رفتند. عید غدیر بود. به دیدن سادات محل می رفتند. اگر عالم محل بود و سید بود، خب مثلا او اول. رفت و آمد بودها. یعنی تمام روز را آدم احساس می کرد در محله رفت و آمد است.
کسی که خیلی خوب گریه می کند، برای امام حسین گریه می کند، برای توسل گریه می کند. دوتا حرف است دیگر. آدم یکی برای عزای امام حسین گریه می کند. یکی برای توسل. یعنی دست به دامانش است و دارد گریه می کند. یا در خانه خدا برای بدی هایش و گناهانش گریه می کند.
ان شاء الله شما می آیید به روضه حضرت اباعبدالله علیه السلام. یک قطره اشک، فقط یک قطره اشک درست از چشم تان می ریزد و روی صورت تان می آید و خدا همه این کج و کولگی ها را می بخشد. این هم هست. از اینها هم داریم. حالا چه کسی به این می رسد؟
خیلی جاها نباید حرف بزند. من گاهی می خواستم مثلا یک جمله بگویم. دو سه روز است دارم فکر می کنم که این را چجوری بگویم که تویش دروغ در نیاید. ما باید همه حرف هایمان را اینجور فکر کنیم.
هرکس که عمل صالح بکند. مرد یا زن. فرق نمی کند. این را همگان، هر انسانی. ببینید اینجا آنجایی است که بین زن و مرد هیچ فرقی نیست. در ساختمان این عالم یک فرق هایی بین زن و مرد هست. یک وظایفی مردان دارند و یک وظایفی زنان دارند. یک اختلافاتی هست. اما همه اش فقط مال همین عالم است. از اینجا که بروی نیست.
می گویند که وقتی فرزند بزرگوارش امام باقر علیه السلام بدن مطهر ایشان را روی سنگ مغتسل غسل می داد، پشت را که نگاه می کرد، جا افتاده بود. آقا این جاها مال چیست؟ این چیست بر بدن پدر شما؟ فرمود این مال بارهایی است که شب ها به دوش می گرفت و به در خانه فقرا می رفت. چند سال؟ سی و پنج سال ایشان بار می کشید.
ما در روزهای گذشته عید بزرگ غدیر را داشتیم. آیاتی که مربوط به غدیر است در قرآن در سوره مائده [آمده.] فقط آدم باید چشمش را باز کند و دقت کند تا ببیند که غدیر از این آیات قابل فهم و استفاده است.
خدای متعال یعنی ربّ. حالا این حرف یک ذره پیچیده است. همه پیامبران را ربّ عالم فرستاده است. همه کتاب های آسمانی را رب عالم فرستاده است. همه دستوراتی که در دین آمده دستورات رب جهان است. رب شما گفته نماز بخوان. وظیفه رب بوده این حرف را بزند. ببینید این خدایی که رب است، خالق هم هست.
ببینید شهید چرا قیمت دارد؟ چون این تن که مال خدا بوده داد دست خدا. آقا بفرمایید. این امانت تان مال شما. ببخشید من خرابش کردم. مثلا. اگر ما این را بفهمیم. اگر بفهمیم. تمام دستورات دینی تمرین است برای اینکه تو هِی از مالکیت خودت دست برداری.
حضرت یونس پیغمبر خدا بود. به یک قومی مبعوث شده بود. صد هزار نفر قومش بودند. یک اشتباه کرد. به خاطر یک اشتباه به زندان رفته. فرمودند که اگر تسبیح خدا نکرده بود... هی سراسر مدتی که در محبس بوده، هی گفت: إنِّی کُنتُ مِنَ الظّالمین. خدایا من اشتباه کردم.اگر اینجور نگفته بود، اقرار نکرده بود، این تا قیامت می ماند، در شکم ماهی.
شما یک کاری کردی به مقام انسانیت رسیده ای. به آن حیات برتر رسیده ای. به حیات طیبه رسیده ای. وقتی در حیات طیبه داری نماز می خوانی، داری نماز می خوانی. می گویند آقا همه نمازهای عمرت را ما اینجور قیمت می گذاریم. اولش که من اینجور نماز نمی خواندم که. می گویند شصت سال عمر همه به نماز برتر محاسبه می شود.
یک عبارتی درمورد حضرت رضا علیه السلام هست که درمورد هیچ امام دیگری نیست. حضرت صادق علیه السلام فرمودند غُوثُ الأمَّهِ وَ غِیاثُها. غُوثُ الأمَّهِ وَ غِیاثُها. عجیب است ها. ایشان امت اسلام را نجات داده است. جان خودش را هم پایش گذاشته.